از یک تجربه تلخ دریافتم که اقناع کردن همکاران برای شناسایی مهارتهای خودشان دشوار است ، چه رسد به استفاده از آنها.
بخشی از دلیل این امر این است که مهارتهای انسانی (مانند خرد ، هوش هیجانی و ابتکار عمل) در مقابل مهارتهای فنی در مدارس آموزش داده نمی شود یا ارتقا نمی یابد ، بنابراین ارزش مهارتهای انسانی بسیار کم ارزیابی می شود ، به ویژه هنگامی که بزرگسالان جوان خود را برای ورود به دانشگاه آماده میکنند و یا او را وارد محل کار می کنند. با این حال ، این مهارت های انسانی است که در تحول در زندگی دیجیتالی امروز حیاتی است و با توانایی بیشتر فناوری در انجام وظایف تکراری ، از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد.
بنابراین اگر مهارت های انسانی برای آینده موفق یک موضوع اساسی است ، چگونه می توان یادگیری مبتنی بر شایستگی را قبل از اینکه خیلی دیر شود در آموزش و پرورش بگنجانیم؟
فراتر از آموزش استاندارد
مشاغل و در سطح بالاتری ، دانشگاه ها به طور سنتی از آزمون های استاندارد برای ارزیابی کارمندان یا دانشجویان بالقوه استفاده می کنند ، و این شامل ارزیابی مهارت های انسانی که افراد را از یکدیگر متمایز می کند، نمیشود. اگرچه این مهارت در نمرات نهایی منعکس نمی شود ، مدارس و والدین تمایلی به یادگیری مهارت های انسانی ندارند ، علیرغم این واقعیت که ” این نوع مهارت ها” برای رهبران تجاری بسیار مطلوب تر شده است – در واقع LinkedIn در سال 2019 یافت که 92٪ از متخصصان استعداد گفتند “مهارت های نرم” به همان اندازه یا مهمتر از مهارت های فنی است. خوشبختانه تعداد فزاینده ای از مدارس وجود دارد (Agora ، موسسه Aurora ، LearnLife و Lumiar) که نیاز نسل های آینده را به این مهارت های کمتر ملموس تشخیص می دهند و مهارت های انسانی را در برنامه های درسی خود گنجانده اند. با این حال بیشتر این مدارس خصوصی هستند و برای والدینی که مایلند از ارزیابی های استاندارد چشم پوشی کنند و در نتیجه خطر بسته شدن بسیاری از دانشگاه ها و مشاغل به روی فرزندانشان را می پذیرند ، هدف قرار گرفته اند. با این وجود ، برخی از مدارس تلاش می کنند آموزش مبتنی بر شایستگی (CBE) را در یک سیستم سنتی قرار دهند.
یکی از این مدارس که در اسپانیا مستقر است ، Colegio Internacional de Seville (CIS) است – سانفرانسیسکو دو پائولا ، که سالهاست سه برنامه متوالی لیسانس بین المللی (IB) را تدریس می کند و امسال تصمیم گرفته است که یک مطالعه آزمایشی برای دانش آموزان در سنین مختلف 6-9 (11-14 ساله) ایجاد کند تا ببینید آیا امکان آموزش صلاحیتها در چارچوب برنامه IB Middle Years (MYP) وجود دارد. مدیر مدرسه ، لوئیس ری ، مقاله ای خطاب به معلمان مدرسه را با من در میان گذاشت كه در آن رویكرد وی آورده شده است ، كه برای پوشش دادن الزامات برنامه درسی طراحی شده است و در عین حال شایستگی های مورد نیاز برای آینده كار را نیز ایجاد می كند. این تا حدودی توسط ساختار MYP فعال می شود ، كه حداقل به پنجاه ساعت مطالعه در هر یك از هشت گروه موضوعی نیاز دارد. ری این ساختار را به گونه ای تفسیر کرده است که بیش از ساعت های گسسته تدریس ، پیرامون پروژه های مبتنی بر شایستگی متمرکز است ، که توسط IB به عنوان یک روش قانونی برای آموزش برنامه درسی آنها و دستیابی به مدرک IB در پایان دوره پذیرفته شده است.
یک برنامه درسی صالح
اساس رویکرد مدرسه چارچوب صلاحیت منتشر شده توسط دفتر بین المللی آموزش یونسکو و همچنین چارچوبی مشابه منتشر شده توسط مرکز تحقیقات مشترک کمیسیون اروپا بود. پیش از بررسی محتوای برنامه درسی ، ری به مسئله اصلی در هر فرآیند تغییر – لزوم تغییر ذهنیت و اصلاح عادات قدیمی پرداخت: “هرچند واضح است ، باید به یاد داشته باشیم که آموزش مبتنی بر شایستگی (CBE) بر توسعه شایستگی ها اولویت دارد. از این رو ، ما معلمان باید آنچه را که عادت کرده ایم انجام دهیم ، یعنی پایبند بودن به برنامه درسی از پیش تعریف شده ، را به دانش آموزان بیاموزیم. ” این تغییر در ذهنیت برای CBE مهم است ، که برای ارتقا چشم انداز آزاد و ایجاد یادگیری به یک تجربه جذاب و لذت بخش ، نیاز به یک دید کلی در موضوعات متمایز سنتی دارد. ری با استفاده از پروژه های تحقیق و مطالعه به عنوان مثال ، استدلال می كند كه “داشتن دانش آموزانی که به انتخاب خود کتاب را تعیین میکنند و به بحث درباره یافته های آنها میپردازند ، یك روش بسیار موثرتر برای مشاركت در مطالعه نسبت به خواندن اجباری است ، كه دانش آموزان خلاصه ای از آنها را به ترتیب برای گذراندن یک آزمون آموزش می بینند. ” به همین ترتیب ، تمرکز شدید IB روی زبانها نیز می تواند با این رویکرد جامع و مبتنی بر پروژه رضایت داشته باشد: “اگر دانش آموزان هنگام انجام فعالیتهای مربوط به هر موضوعی از واژگان گسترده و دستور زبان صحیح استفاده می کنند ، ما همچنین مهارتهای زبانی را توسعه می دهیم.” به این ترتیب می توان تمایز سنتی بین موضوعات را برای رشد شایستگی هایی که دانشجویان برای آینده کار نیاز دارند ، تطبیق داد.
در برنامه درسی IB ، ری سه دستورالعمل برای معلمان تعیین کرده است: “معلمان و دانش آموزان باید برای توسعه شایستگی ها و کسب فن آوری وقت بگذارند. معلمان نمی توانند دانش آموزان را از نظر آنچه آنها به خاطر می سپارند یا تمرینات آکادمیکی که در امتحانات سنتی انجام می دهند ، درجه بندی کنند. ما باید محتوای موضوعی استاندارد را کاهش دهیم تا فضا برای یادگیری و کاوش شخصی فراهم شود. ” بسیاری دیگر ، از جمله سر کن رابینسون فقید ، این بحث را گسترش داده اند که آموزش استاندارد این نوع کاوش خلاق را ترویج نمی کند ، اما این مفاهیم جدید هنوز هم باید با برنامه های درسی امتحان شوند. در مورد IB ، نظر ری این است که “تا زمانی که ما از مفاهیم اصلی و مرتبط استفاده کنیم ، ما الزامات برنامه را برآورده می کنیم. ما باید از آموزش استفاده کنیم تا فرزندانمان را برای زندگی شان آماده کنیم. “
یادگیری در مقابل عود
ری پیشنهاد نمی کند که دانش آموزان نیازی به کسب دانش از یک “برنامه درسی از پیش تعریف شده” نداشته باشند ، بلکه به این معنی است که “صرفاً جبران مجدد این داده ها کافی نیست”. این امر به ویژه با در دسترس بودن فن آوری های نمایی صادق است ، جایی که وی معتقد است “برای دانش آموزان ما بیشتر مهم است که کدنویسی را یاد بگیرند تا اینکه محاسبات ریشه های مربع را با دست انجام دهند” ، در جهانی که “هر گوشی هوشمندی می تواند معادله درجه دوم را حل کند”. به دنبال این استدلال ، ری استدلال می کند که برنامه درسی سنتی برای تغییر در دنیایی که فناوری بسیاری از کارها را تکراری خواهد کرد: “ما باید با توجه به نیازهایی که دانش آموزان ما دارند ، برنامه های درسی خود را بسیار عمیق بازنگری کنیم. “
علی رغم اینکه CIS سانفرانسیسکو دو پائولا به سمت CBE در دستورالعمل IB قرار دارد ، والدین نگران هستندکه آنها محتوای مورد نیاز فرزندانشان برای قبولی در امتحانات آینده را نداشته باشند. با این حال ، پاسخ ری به این موضوع کاملاً قاطعانه است: “بله ، دانش آموزان فاکتورهای کمتری و داده های غیر متنی به دست می آورند. این چیز بدی نیست اگر در عوض کمتر خسته شوند و عمیقاً در یادگیری خود نقش داشته باشند. ” ری به جای اینکه به دانش آموزان نشان دهد که چگونه می توانند فرایندهایی را تکرار کنند که در یک آزمون تکرار می شوند و بلافاصله فراموش می کنند. ری معتقد است که در یک سیستم CBE “نقش معلم باید از یک منبع دانش به یک راهنما برای درک عمیق تر و غنی تر مباحث مورد مطالعه تبدیل شود ” در ادامه بررسی آموزش مبتنی بر شایستگی به آینده آموزش خواهیم پرداخت.
آینده آموزش؟
البته IB مدیرکل جدیدی را به نام Olli-Pekka Heinonen منصوب کرد که پیش از این مدیرکل آژانس ملی آموزش فنلاند و مدافع بازاندیشی آموزش برای ارتقا ” طرز فکر رشد “بود. در صورت تمایل سایر مدارس ، IB می تواند به استانداردی برای یادگیری مبتنی بر شایستگی تبدیل شود. سوال این است که آیا برنامه های درسی ملی مایل به تکرار چنین استانداردی هستند تا مهارتهای انسانی متناسب به کودکان آموزش داده شود.
با داشتن فرزندان خودم ، من از این موضوع ناامید شده ام که برای درخواست در دانشگاه یا مشاغل خاص که نیاز به مدارک خاص دارند ، لازم است کودکان بدون روحیه و خسته شوند و از همه مهمتر اینکه مهارت های لازم برای آینده را مستقیماً یاد نمی گیرند. از قضا ، با جستجوی کارمندان جدیدی که به توانایی های خود اعتماد کنند، نه به نتایج خوب علمی ، ممکن است این مشاغلباشند که مجبور به تغییر در آموزش و پرورش می شوند، نه دانشگاهها. اما تا زمانی که دانشگاه ها تغییر نکنند ، فقط چند مدرسه منتخب و شجاع وجود خواهد داشت که به فرزندان ما آنچه را که در واقع برای آینده نیاز دارند ، آموزش می دهند.
لینک منبع: forbes
تهیه و تنظیم: انجمن بازرگانی ایران و کانادا
جهت استفاده از خدمات انجمن فرم عضویت را تکمیل کنید و به صدها عضو فعال اقتصادی این انجمن بپیوندید.
بازنشر این مطلب با ارائه منبع رسمی و لینک مستقیم به منبع بلامانع است.
