:
تهران:
:
مونترال:
:
ونکوور:
:
تورنتو:

شبکه اعضا و متخصصین انجمن بازرگانی ایران و کانادا

قصد ترامپ از تشدید فشارهای اقتصادی علیه ایران

قصد ترامپ از تشدید فشارهای اقتصادی علیه ایران

جایگزینی نماینده‌ی ویژه‌ی امور ایران، ایجاد تغییراتی در بندهای قطع نامه‌ی پیشنهادی واشنگتن، متوقف سازی نفتکش‌های ایرانی و… همگی از اقداماتی است که طی چهارده روز گذشته، همزمان با قول و قرارهای توافق با ایران، توسط دونالد ترامپ انجام شده است.

رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، هفته‌ی پیش ادعا کرد که اگر در انتخابات پیروز شود، در عرض چهار هفته توافق نامه را با ایران امضا خواهد کرد. از سوی دیگر، واشنگتن برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران و تصویب این قطع نامه در شورای امنیت، از هیچ تلاشی دست نکشیده است.

ترامپ، الیوت آبرامز را جایگزین برایان هوک، نماینده‌ ویژه‌ی امور ایران کرد. آبرامز چهره‌ای دیپلمات و بدنام‌ بوده و هوک یک بروکرات متعهد است. از سوی دیگر، نفتکش‌های ایران نیز، طبق ادعاهای خبرگزاری‌های آمریکا، ممکن است متوقف شوند.

هدف از این همه تناقض چیست؟ این سیگنال‌های متناقض چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

دونالد ترامپ ، فردی غیر قابل پیش‌بینی

از بعد از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تحلیل‌ گران اذعان داشتند که ریشه‌ی تناقضات ایجاد شده در آمریکا، رفتارهای غریزی و مشورت نکردن ترامپ است. او فردی غیر قابل پیش‌بینی است که هیچ تمایلی برای مشورت با افراد دیگر نشان نمی‌دهد.

عده‌ای دیگر از تحلیل‌گران معتقدند که ریشه‌ی مشکلاتی که در سیاست‌های خارجی آمریکا ایجاد شده، کشمکش‌های ترامپ با نخبگان بروکراتیک آمریکاست.

به عبارت دیگر، تصمیم‌های ترامپ به قدری بی‌منطق و ناهنجار است که نخبگان اداری و سازمان‌های مختلف آمریکا مقابل این تصمیمات می‌ایستند. مقاومت آن‌ها ریشه در سیاست ‌های خارجی‌ای است که در دهه‌های پیشین در آمریکا رواج داشته و اکنون مشکلات بسیاری را پدید آورده که نتیجه‌ی آن، پیدایش این تناقضات غیرمنطقی است. این اختلافات به حدی است که برخی از تحلیل‌گران اذعان داشتند که نمی‌توان آمریکای دولت ترامپ را با هیچ یک از دولت‌های پیشین مقایسه کرد.

آیا این تناقضات به خاطر رفتارهای غریزی و غیر قابل پیش‌بینی ترامپ است؟ برخی از افراد با این موضوع موافق بوده و معتقدند این سیاست‌ها با وجود ترامپ بی‌ثبات شده و تصمیم‌های ناگهانی او، شرایط را بدتر می‌کند.

تحلیل برخی دیگر از کارشناسان درباره سیاست‌های خارجی ترامپ

تحلیل‌های برخی دیگر از کارشناسان نشان می‌دهد که تناقض‌های ایجاد شده در سیاست‌های خارجی آمریکا در مقابل ایران راهبردی نبوده و این ادعاهای متناقض، تنها تاکتیک‌های متضادی‌ست که در مسیرِ یک استراتژیِ مشخص حرکت می‌کنند. این تاکتیک‌ها به دست شخص رئیس جمهور آمریکا تشکیل و پیش برده می‌شود.

دیگر افرادی که در این سیستم نقش دارند، زیر سلطه‌ی دونالد ترامپ هستند. به طوری که یا سیاست‌های خارجی ترامپ را اجرا می‌کنند (مثل مایک پومپئو)، یا از سیاست‌های او انتقاد می‌کنند. این منتقدین به دو دسته‌ی لیبرال‌ها (مثل دموکرات‌های مخالف با افزایش فشار اقتصادی) و محافظه‌کارهای تازه‌کار (مثل جان بولتون) تقسیم می‌شوند.

اما به طور کلی، اصلی‌ترین سیاست خارجی ترامپ در قبال ایران ، افزایش فشارهای اقتصادی (فشارهای حداکثری) است که تحلیل کارشناسان در این باره بسیار متفاوت است.

جنگ ایران و آمریکا

اکثر مخالفین ترامپ معتقدند که تبعات سیاست‌های خارجی ترامپ در قبال ایران و فشارهای حداکثری در نهایت جلوی ارتباطات دیپلماسی دو کشور را گرفته و احتمال جنگ را بالا می‌برد. به تحلیل این کارشناسان، نتیجه‌ی سیاست‌های خارجی ترامپ تغییر رژیم است؛ نه تغییر رفتارهای دو کشور.

جان بولتون و دیگر نئوکان‌ها نیز کم و بیش بر همین عقیده استوارند. عقیده‌ی شخص جان بولتون، بر اساس اظهارات وی در کتاب خاطراتش، این است که هدف از افزایش این فشارهای اقتصادی تغییر رژیم است. وی می‌گوید تمام تلاش باید بر تغییر رژیم باشد. اپوزیسیون‌های خارجی نیز با این تفسیر موافق هستند. اما کسی نمی‌داند آیا ترامپ نیز با این تغییر رژیم موافق است یا خیر.

تحلیل افراد بر افکار ترامپ متفاوت است. برخی می‌گویند او چنین قصدی نداشته اما اغلب پیش‌بینی این افراد غلط از آب درآمده است. اگر کمی واقع‌بینانه‌تر به ماجرا نگاه کنیم، باید تمامی رویکردهای ترامپ نسبت به خاورمیانه و سیاست‌های خارجی وی را به دقت بررسی کنیم.

این تحلیل‌گران معتقدند که ترامپ بدبینی خاصی نسبت به تغییر رژیم و معیارهایی از جمله دموکراسی و حقوق بشر و… دارد. به حدی که فرصتی برای این ملاک‌ها نگذاشته و نسبت به آن‌ها بی تفاوت رفتار می‌کند. روابط دوستانه ترامپ با دیکتاتورهای جهانی و استقبال از رفتارهای آن‌ها سندی بر این ادعاست.

از نگاه این کارشناسان، تغییر رژیم و حمله‌ی نظامی جایی در افکار ترامپ ندارد. تغییر رژیم ایران برای ترامپ بیشتر یک رویای دست‌ نیافتنی به نظر می‌رسد.

پس هدف ترامپ از این فشارهای اقتصادی حداکثری چیست؟

اهداف دونالد ترامپ از فشار حداکثری به ایران

ظاهرا ترامپ از این فشارها قصد دارد تا از تعامل با ایران، منافع بیشتری به دست آورد. آمریکا از اصلی‌ترین عوامل سرمایه گذاری در جهان است؛ به همین دلیل بیشتر از هر عرصه ی دیگری، در عرصه‌ی اقتصاد می‌تواند حکم‌ فرمایی کند.

طبیعی است که کاخ سفید بیشتر از هر موضوع دیگری، برای اقتصاد ایران تحریم در نظر بگیرد. اما همین دولت در قبال کشورهای قدرتمندی همچون چین، به جای افزایش تحریم‌های اقتصادی، از جنگ‌های متعارف استفاده می‌کند.

بنابراین با وجود تمام این دلایل، دونالد ترامپ به فکر مذاکره با ایران در شرایط مطلوب خود است. او منتظر شرایطی است که این تحریم‌ها به حداکثر رسیده و قدرت او برای مانور افزایش یابد.

می‌توان گفت در کنار این رفتارهای متناقض، او تاکتیک‌های مختلفی را در مسیر یک راهبرد مشخص رهبری می‌کند. ایده‌آل‌ترین موقعیت برای او این است که امتیازهای ایران به حداقل رسیده و تمام منفعت این مذاکره برای آمریکا باشد.

البته که تغییر رژیم ایران و همگام شدن آرمان‌های منطقه با خواسته‌های آمریکا امری انکار ناپذیر است. اما این آرمانی‌ست که خود دونالد ترامپ بهتر از هر کسی به دست نیافتنی بودن آن واقف است. او به دنبال یک مذاکره‌ی مشروط است؛ مذاکره‌ای که ۱۰۰ درصد به ضرر ایران و تماما به نفع آمریکا باشد.

بیشتر بخوانید:

منبع خبر: اقتصاد نیوز